احساس مالکیت در محیط کار، یعنی شرایط به نحوی باشد که افراد خود را مانند مالک آن کار یا سازمان بدانند، نه فردی که یک روز این شغل را ترک می کند و جای خود را به دیگری دهد و در نتیجه اموال سازمان برایش مهم نباشد. در پست قبلی جناب آقای دکتر حمید فرهمند، دکتری مدیریت رفتار سازمانی دانشگاه تهران. در مورد ارزشمندی کار همه افراد نکاتی را فرمودند و اکنون به احساس مالکیت در کار.
لزوم حفظ و حراست از اموال سازمانی:
مهم است که هر جایی کار می کنیم، آنجا را مال خودمان بدانیم. هر چند حقوق و دستمزد ما بابت کارمان کم باشد، به هر حال پذیرفته ایم که در آن محیط کار کنیم. پس باید اموال و منابع سازمان را مال خودمان بدانیم و مانند اموال خودمان از آنها مراقبت کنیم. اگر در خانه خودمان از انرژی به درستی استفاده می کنیم، باید در کار انرژی تلف نشود. مثلاً لامپ های اضافی را خاموش کنیم.
محل کار، خانه دوم ما:
معمولاً می گویند که محل کار، خانه دوم ماست. اما در عمل حتی ما بیشتر وقتمان را در محل کارمان سپری می کنیم. پس، محل کار حتی می تواند به عنوان خانه اولمان شناخته شود. بنابراین، باید محل کار را هم مانند خانه خودمان بدانیم و مراقب منابع و وسایل محل کارمان باشیم. این احساس مالکیت در محیط کار می تواند در پيشبرد اهداف سازمان و موفقيتهاي فردياش بهره ببرد.
وظیفه خود سازمان در این زمینه:
اهمیت حفظ اموال یک سازمان مستلزم آن است که مهم ترین وظیفه سازمان در این زمینه انجام پذیرد و آن اینکه فرد در خانه دوم خود احساس راحتی و خوبي داشته باشد و از این طریق بتوان احساس تعلق خاطر فرد را تقویت کرد تا به افزایش احساس مالکیت آن فرد در محیط کار منجر شود یعنی برایش مهم باشد که آسیب یا خرابی در هیچ کدام از اموال ایجاد نشود.